خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۳۵۹: خورشید را به سایهٔ شب در نشاندهاند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خورشید را به سایهٔ شب در نشانده اند شب را بپاسبانی اختر نشانده اند چیپور را ممالک فغفور داده اند مهراج را بمسند خان برنشانده اند تا خود چه دیده اند که چیپال هند را ترکان بپادشاهی خاور نشانده اند همچون مگس بتنگ شکر برنشسته است خالی که برعقیق چو شکر نشانده اند گوئی که دانه ئی بقمر برفشانده اند یا مهره ای ز غالیه در خور نشانده اند یا خازنان روضهٔ رضوان بلال را در باغ خلد برلب کوثر نشانده اند گفتم که خال همچو سیه دانهٔ ترا برقرص آفتاب چه در خور نشانده اند گفتا بروم خسرو اقلیم زنگ را گوئی که بر نیابت قیصر نشانده اند برخیز و باده نوش که مستان صبح خیز آتش به آب دیدهٔ ساغر نشانده اند خون جگر که بر رخ خواجو چکیده است یاقوت پاره ئیست که در زر نشانده اند خواجوی کرمانی