خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۳۴۳: حدیث جان بجز جانان نداند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حدیث جان به جز جانان نداند که جز جانان کسی در جان نداند مرا با درد خود بگذار و بگذر که کس درد مرا درمان نداند روا باشد که دور از حضرت شاه بمیرد بنده و سلطان نداند اگر بلبل برون آید ز بستان ز سرمستی ره بستان نداند ز رخ دور افکن آن زلف سیه را که هندو قدر ترکستان نداند بگردان ساغر و پیمانه در ده که آن پیمان شکن پیمان نداند می صافی بصوفی ده که هشیار حدیث عشرت مستان نداند دلا در راه حسرت منزلی هست که هر کس ره نرفتست آن نداند بگو خواجو به دانا قصهٔ عشق که کافر معنی ایمان نداند خواجوی کرمانی