خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۳۳۲: خسرو انجم بگه بام برآمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خسرو انجم بگه بام برآمد یا مه خلخ بلب بام برآمد صبح جمالش بدمید از شب گیسو یا شه روم از طرف شام برآمد سرو گل اندام سمن عارض ما را سبزه بگرد رخ گلفام برآمد مجلسیان سحری را شب دوشین کام دل از جام غم انجام برآمد چشمهٔ خورشید درخشان مروق وقت صبوح از افق جام برآمد کام من این بود که جان بر تو فشانم عاقبت از لعل توام کام برآمد زلف تو چون سلسله جنبان دلم شد بس که بدیوانگیم نام برآمد خال تو تا دانه و زلفین تو شد دام کیست که مرغ دلش از دام برآمد گو برو آرام چو کام دل خواجو از لب جانبخش دلارام برآمد خواجوی کرمانی