خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۳۲۹: نی ز دود دل پرآتش ما مینالد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نی ز دود دل پرآتش ما می نالد تو مپندار که از باد هوا می نالد عندلیبیست که در باغ نوا می سازد خوش سرائیست که در پرده سرا می نالد بیزبانست و ندانم که کرا می خواند در فغانست و ندانم که چرا می نالد من دلخسته اگر زانکه ز دل می نالم باری آن خستهٔ بیدل ز کجا می نالد می فتد هر نفسی آتشم اندر دل ریش بسکه آن غمزدهٔ بی سر و پا می نالد می زنندش نتواند که ننالد نفسی زخم دارد نه به تزویر و ریا می نالد بسکه راه دل ارباب حقیقت زده است ظاهر آنست که در راه خدا می نالد نه دل خسته که یک دم ز هوا خالی نیست هر کرا می نگرم هم ز هوا می نالد هیچکس همدم ما نیست به جز نی و او نیز چون بدیدیم هم از صحبت ما می نالد ناله و زاری خواجو اگر از بی برگیست او چه دیدست که هردم ز نوا می نالد خواجوی کرمانی