خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۳۲۳: دامن گل نبرد هر که ز خار اندیشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دامن گل نبرد هر که ز خار اندیشد مهره حاصل نکند هر که ز مار اندیشد در نیارد بکف آنکس که ز دریا ترسد نخورد باده هرآنکو ز خمار اندیشد هر کرا نقش نگارنده مصور گردد نقش دیوار بود کو ز نگار اندیشد تو چه یاری که نداری غم و اندیشهٔ یار یاری آنست که یار از غم یار اندیشد در چنین وقت که از دست برون شد کارم من بیچاره که ام چارهٔ کار اندیشد هر که سر در عقب یار سفرکرده نهاد این خیالست که دیگر ز دیار اندیشد در چنین بادیه کاندیشهٔ سرنتوان کرد بار خاطر طلبد هر که ز بار اندیشد آنکه شد بیخبر از زمزمهٔ نغمهٔ زیر تو مپندار که از نالهٔ زار اندیشد گرتو صد سال کنی ناله و زاری خواجو گل صد برگ کی از بانگ هزار اندیشد خواجوی کرمانی