سلمان ساوجی
غزلیات
غزل شماره ۲۵۲: در خرابات مغان مست و بهم بر زده دوش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در خرابات مغان مست و بهم بر زده دوش می کشیدند مرا چون سر زلف تو به دوش دیدم از باده نوشین و لب نوش لبان بزم رندان خرابات پر از «نوشانوش» قصه حال پریشان من امشب زغمت به درازی چو سر زلف تو بگذشت ز دوش عاقلا پند من بیدل بیهوش مده می به من ده که ندارم سر عقل و دل و هوش در خرابات مغان دلق مرقع نخرند برو ای خواجه برو دلق مرقع بفروش جامه زرق و لباسات در این ره عیب است آشکارا چه کنی خرقه قبا ساز و بپوش گر چو شمعت بکشد یار از و روی متاب ور چو چنگت بزند دوست ز دستش مخروش آتش شوق رخت جرعه صفت سلمان را آبرو ریخته بر خاک در باده فروش سلمان ساوجی