خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۲۹۴: چون خط تو گرد رخ گلرنگ بگیرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون خط تو گرد رخ گلرنگ بگیرد سرحد ختن خیل شه زنگ بگیرد مگذار که رخسار تو کائینه حسنست از آه جگر سوختگان زنگ بگیرد بی نرگس مخمور تو در مجلس مستان هر دم دلم از بادهٔ چون زنگ بگیرد آهنگ شب از دیده من پرس که هر شب مرغ سحر از ناله ام آهنگ بگیرد هر دم که شب آهنگ کند ز آتش مهرت دود دل من راه شباهنگ بگیرد چون پرتو خورشید رخت بر قمر افتد از عکس رخت لاله و گل رنگ بگیرد خون شد دلم از دست سر زلفت و کس نیست کانصافم از آن هندوی شبرنگ بگیرد در پستهٔ تنگ تو سخن را نبود جای الا که درو هر سخنی تنگ بگیرد خواجو ستم و جور و جفا در دل خوبان مانندهٔ نقشیست که در سنگ بگیرد خواجوی کرمانی