خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۲۷۳: توئی که لعل تو دست از عقیق کانی برد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
توئی که لعل تو دست از عقیق کانی برد فراقت از دل من لذت جوانی برد ز چین زلف تو باد صبا بهر طرفی نسیم مشک تتاری بارمغانی برد چه نیکبخت سیاهست خال هندویت که نیک پی بلب آب زندگانی برد بساکه جان بلب آمد بانتظار لبت ولیکن از لب من جان بلب توانی برد بسا که مردمک چشم من ز خون جگر بتحفه پیش خیال تو لعل کانی برد خرد نشان دهان تو در نمی یابد چرا که نام و نشانش ز بی نشانی برد چو گشت حلقهٔ زلفت خمیده چون چوگان ز دلبران جهان گوی دلستانی برد به غمزه نرگس مستت بریخت خون دلم ولیکن از بر من جان به ناتوانی برد کمال شوق ز خواجو نگر که دیدهٔ او سبق ز ابر بهاری بدرفشانی برد خواجوی کرمانی