خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۲۶۲: آن پریچهره که جور و ستم آئین دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن پریچهره که جور و ستم آئین دارد چه خطا رفت که ابروش دگر چین دارد نافهٔ مشگ ز چین خیزد و آن ترک ختا ای بسا چین که در آن طره مشگین دارد دل غمگین مرا گر چه بتاراج ببرد شادمانم که وطن در دل غمگین دارد عجب از چشم کماندار تو دارم که مقیم مست خفتست و کمان برسر بالین دارد ای خوشا آهوی چشمت که بهر گوشه که هست خوابگه برطرف لاله و نسرین دارد مرغ دل کز سر زلفت نشکیبد نفسی باز گوئی هوس چنگل شاهین دارد گر چه فرهاد به تلخی ز جهان رفت ولیک همچنان شور شکرخندهٔ شیرین دارد دل گمگشته ز چشم تو طلب می کردم کرد اشارت بسر زلف سیه کاین دارد خواجو از چشمهٔ نوشت چو حکایت گوید همه گویند سخن بین که چه شیرین دارد خواجوی کرمانی