خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۲۵۱: چون طره عنبر شکنش در شکن افتد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون طره عنبر شکنش در شکن افتد از سنبل تر سلسله برنسترن افتد دانی که عرق بر رخ خوبش بچه ماند چون ژاله که بر برگ گل یاسمن افتد کام دل شوریده ز لعل تو برآرم گر چین سر زلف تو در دست من افتد چون وقت سحر گل بشکر خنده درآید از بلبل شوریده فغان در چمن افتد طوطی که شکر می شکند در شکرستان نادر فتد ار همچو تو شیرین سخن افتد لعل لب در پوش تو چون در سخن آید خون در جگر ریش عقیق یمن افتد هر کو چو من از عشق تو بی خویشتن افتاد در دام غم از درد دل خویشتن افتد خواجو چو برد سوز غم هجر تو در خاک آتش ز دل سوخته اش در کفن افتد خواجوی کرمانی