خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۲۴۲: دلبرم را پر طوطی بر شکر خواهد فتاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلبرم را پر طوطی بر شکر خواهد فتاد مرغ جانم آتشش در بال و پر خواهد فتاد هر نفس کو جلوهٔ کبک دری خواهد نمود نالهٔ کبک دری در کوه و در خواهد فتاد چون بدیدم لعل او گفتم دل شوریده ام همچو طوطی زین شکر در شور وشر خواهد فتاد از سرشک و چهره دارم وجه سیم و زر ولی کی چو نرگس چشم او بر سیم و زر خواهد فتاد بسکه چون فرهادم آب دیدگان از سر گذشت کوه را سیل عقیقین برکمر خواهد فتاد دشمن ار با ما بمستوری در افتد باک نیست زانک با مستان در افتد هر که برخواهد فتاد تشنه ام ساقی بده آبی روان کز سوز عشق همچو شمعم آتش دل در جگر خواهد فتاد دل بنکس ده که او را جان بلب خواهد رسید دست آنکس گیر کو از پای در خواهد فتاد بگذر ای زاهد که جز راه ملامت نسپرد هر که روزی در خراباتش گذر خواهد فتاد باده نوش اکنون که چین در زلف گلرویان باغ از گذار باد گلبوی سحر خواهد فتاد کار خواجو با تو افتاد از جهان وین دولتیست هیچ کاری در جهان زین خوبتر خواهد فتاد ؟ خواجوی کرمانی