خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۲۲۳: بر مه از سنبل پر چین تو پر چین بگرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر مه از سنبل پر چین تو پر چین بگرفت چه خطا رفت که ابروی کژت چین بگرفت گرد مشکست که گرد گل رویت بدمید یا بنفشه ست که پیرامن نسرین بگرفت لشکر زنگ ز سرحد ختن بیرون تاخت بختا برد خط و مملکت چین بگرفت بسکه در دیدهٔ من کرد خیال تو نزول راه بر مردمک چشم جهان بین بگرفت جان شیرین بلب آورد بتلخی فرهاد نه چو پرویز که کام از لب شیرین بگرفت آخر ای صبح جگر سوختگان رخ بنمای که مرا بیتو ملال از مه و پروین بگرفت همچو خواجو سزد ار ترک دل و دین گیرم که دلم در غم عشقت ز دل و دین بگرفت خواجوی کرمانی