خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۸۳: ز زلفش نافهٔ تاتار تاریست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز زلفش نافهٔ تاتار تاریست که هر تار از سر زلفش تتاریست ز شامش صد شکن بر زنگبارست ولی هر چین ز شامش زنگباریست از آن دردانه تا من بر کنارم کنارم روز و شب دریا کناریست مروساقی که بی آن لعل میگون قدح نوشیدنم امشب خماریست کسی کز خاک کوی دوست ببرید برو زو در گذر کو خاکساریست رسن بازی کنم با سنبلت لیک پریشانم که بس آشفته کاریست قوی جعدت پریشانست و درتاب ز ریحان خطت گوئی غباریست هرآنکو برک گلبرک تو دارد به چشمش هر گلی مانند خاریست گهی کز خاک خواجو بردمد خار یقین میدان که بازش خار خاریست خواجوی کرمانی