خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۸۰: ایکه از دفتر حسنت مه تابان بابیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایکه از دفتر حسنت مه تابان بابیست آتش روی تو در عین لطافت آبیست نیست در دور خطت دور تسلسل باطل که خط سبز تو از دور تسلسل بابیست تا شد ابروی کژت فتنهٔ هر گوشه نشین ای بسا فتنه که در گوشهٔ هر محرابیست زلف هندوی توام دوش بخواب آمده بود بس پریشانم ازین رانک پریشان خوابیست پرتو روی چو ماه تودر آن زلف سیاه راستی را چه شب تیره و خوش مهتابیست آنک گوید که عناب نشاند خون را بی تو هر قطره ئی از خون دلم عنابیست آفتابیست که از اوج شرف می تابد یا بت ماست که در هر خم زلفش تابیست من ازین در نروم زانکه بهر باب که هست پیش خواجو درش از روضه رضوان بابیست خواجوی کرمانی