خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۷۲: گل بستان خرد لفظ دلارای منست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل بستان خرد لفظ دلارای منست بلبل باغ سخن منطق گویای منست منم آن طوطی خوش نغمه که هنگام سخن طوطیانرا شکر از لفظ شکر خای منست بلبل آوای گلستان فلک را همه شب گوش بر زمزمهٔ نغمه و آوای منست پیش طبعم که ازو لؤلؤ لالا خیزد نام لؤلؤ نتوان برد که لالای منست سخنم زادهٔ جانست و گهر زادهٔ کان بلکه دریا خجل از طبع گهر زای منست الف قامتم ارزانکه بصورت نونست کاف و نون نکته ئی از حرف معمای منست سخنم سحر حلالست ولی گاه سخن خجلت بابلیان از ید بیضای منست گر چه در عالم خاکست مقامم لیکن برتر از چرخ برین منزل و ماوای منست چشمهٔ آب حیاتی که خضر تشنهٔ اوست کمترین قطره ئی از طبع چو دریای منست گر چه آن ترک ختا هندوی خویشم خواند ترک مه روی فلک هندوی کرای منست دولت صدر جهان باد که از دولت او برتر از صدرنشینان جهان جای منست چکنم ساغر صهبا که چو خواجو بصبوح قدح دیدهٔ من ساغر صهبای منست خواجوی کرمانی