خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۶۷: یاقوت روان بخش تو تا قوت روانست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاقوت روان بخش تو تا قوت روانست چشمم ز غمت چشمهٔ یاقوت روانست آن موی میان تو که سازد کمر از موی موئی بمیان آمده یا موی میانست در موی میانت سخنی نیست که خود نیست لیکن سخن ار هست در آن پسته دهانست تا پشت کمان می شکند ابروی شوخت پیوسته ز ابروی تو پشتم چو کمانست با ما به شکر خنده درآ زانکه یقینم کز پستهٔ تنگ تو یقینم بگمانست گفتند که آن جان جهان با تو چنان نیست گوئی که چنانست که با ما نچنانست پنداشت که ما را غم جانست ولیکن ما در غم آنیم که او در غم آنست عمری بتمنای رخش می گذرانیم در محنت و غم گرچه که دنیا گذرانست در کنج صوامع مطلب منزل خواجو کو معتکف کوی خرابات مغانست خواجوی کرمانی