خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۶۵: دلم با مردم چشمت چنانست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلم با مردم چشمت چنانست که پنداری که خونشان در میانست خطت سرنامهٔ عنوان حسنست رخت گلدستهٔ بستان جانست شبت مه پوش و ماهت شب نقابست گلت خود روی و رویت گلستانست گلستان رخت در دلستانی بهشتی بر سر سرو روانست چرا خورشید روز افروز رویت نهان در چین شبگون سایبانست کمان داران چشم دلکشت را خدنک غمزه دایم در کمانست بساز آخر زمانی با ضعیفان که حسنت فتنه آخر زمانست چرا خفتست چشم نیم مستت ز مخموری تو گوئی ناتوانست ز زلفت موبمو خواجو نشانداد از آن انفاس او عنبر فشانست خواجوی کرمانی