خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۴۱: باغ و صحرا با سهی سروان نسرین برخوشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باغ و صحرا با سهی سروان نسرین برخوشست خلوت ومهتاب باخوبان مه پیکر خوشست غنچه چون زر دارد ار خوش دل بود عیبش مکن راستی را هر چه بینی در جهان با زر خوشست کاشکی بودی مرا شادی اگر دینار نیست زانکه با دینار وشادی ملکت سنجر خوشست چون خلیل ار درمیان آتش افتادم چه باک کاتش نمرود ما را با بت آذر خوشست ایکه می گوئی مرا با ماهرویان سرخوشیست پای در نه گر حدیث خنجرت در سر خوشست بی لب شیرین نباید خسروی فرهاد را زآنکه شاهی با لب شیرین چون شکر خوشست گر چمن خلدست ما را بی لبش مطلوب نیست تشنه را در باغ رضوان برلب کوثر خوشست هر کرا بینی بعالم دل بچیزی خوش بود عاشقانرا دل بیاد چهرهٔ دلبر خوشست باده در ساغر فکن خواجو که بر یاد لبش جام صافی برکف و لب بر لب ساغر خوشست خواجوی کرمانی