خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۳۴: این همه مستی ما مستی مستی دگرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این همه مستی ما مستی مستی دگرست وین همه هستی ما هستی هستی دگرست خیز و بیرون ز دو عالم وطنی حاصل کن که برون از دو جهان جای نشستی دگرست گفتم از دست تو سرگشتهٔ عالم گشتم گفت این سر سبک امروز ز دستی دگرست تا صبا قلب سر زلف تو در چین بشکست هر زمان بر من دلخسته شکستی دگرست کس چو من مست نیفتاد ز خمخانهٔ عشق گر چه در هر طرف از چشم تو مستی دگرست تا برآمد ز بناگوش تو خورشید جمال هر سر زلف تو خورشید پرستی دگرست چون سپر نفکند از غمزهٔ خوبان خواجو زانکه آن ناوک دلدوز ز شستی دگرست خواجوی کرمانی