خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۸۳: مائیم آن گدای که سلطان گدای ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مائیم آن گدای که سلطان گدای ماست ما زیر دست مهر و فلک زیر پای ماست تا بر در سرای شما سر نهاده ایم اقبال بندهٔ در دولتسرای ماست بودی بسیط خاک پر از های و هوی ما و کنون جهان ز گریه پر از های هاست ماست زین سان که در قفای تو از غم بسوختیم گوئی که دود سوخته ئی در قفای ماست تا کی زنید تیغ جفا بر شکستگان سهلست اگر بقای شما در فنای ماست گر برکشی وگر بکشی رای رای تست هر چیز کان نه رای تو باشد نه رای ماست آن کاشنای تست غریبست در جهان وان کو غریب گشت ز خویش آشنای ماست ما را اگر تو مشترییی این سعادتیست بنمای رخ که دیدن رویت بهای ماست خواجو که خاک پای گدایان کوی تست شاهی کند گرش تو بگوئی گدای ماست خواجوی کرمانی