خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۹: ای باغبان بگو که ره بوستان کجاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای باغبان بگو که ره بوستان کجاست در بوستان گلی چو رخ دوستان کجاست وی دوستان چه باشد اگر آگهی دهید کان سرو گلعذار مرا بوستان کجاست تا چند تشنه بر سر آتش توان نشست آن آب روح پرور آتش نشان کجاست در دم بجان رسید و طبیبم پدید نیست دارو فروش خسته دلانرا دکان کجاست من خفته همچو چشم تو رنجور و در دلت روزی گذر نکرد که آن ناتوان کجاست چون ز آب دیده ناقه ما در وحل بماند با ما بگو که مرحله کاروان کجاست از بس دل شکسته که برهم افتاده است پیدا نمی شود که ره ساربان کجاست در وادی فراق به جز چشمهای ما روشن بگو که چشمهٔ آب روان کجاست خواجو ز بحر عشق کران چون توان گرفت زیرا که کس نگفت که آنرا کران کجاست خواجوی کرمانی