خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۶۴: آه کز آهم مه و پروین بسوخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آه کز آهم مه و پروین بسوخت اختر بخت من مسکین بسوخت آتش مهرم چو در دل شعله زد برفلک بهرام را زوبین بسوخت سوختم در آتش هجران او پشه را بین کز غم شاهین بسوخت ای بسا خسرو که او فرهادوار در هوای شکر شیرین بسوخت شمع را بنگر که با سیلاب اشک هر شبم تا روز بر بالین بسوخت چند سوزی ایکه میسازی کباب بس کن آخر کاین دل خونین بسوخت کام جان از قبلهٔ زردشت خواه گر دلت چون آذر برزین بسوخت چون تو در بستان برافکندی نقاب لاله را دل بر گل و نسرین بسوخت همچو خواجو کس نمی بینم که او در فراق روی کس چندین بسوخت خواجوی کرمانی