خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۵: طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
طمع مدار که دوری گزینم از رخ خوب که نیست شرط محبت جدائی از محبوب چو هست در ره مقصود قرب روحانی چه احتیاج بارسال قاصد و مکتوب چو اتصال حقیقی بود میان دو دوست کجا ز یوسف مصری جدا بود یعقوب توقعست که از عاشقان بیدل و دین نظر دریغ ندارند مالکان قلوب چگونه گوش توان کرد بر خردمندان گهی که عشق شود غالب و خرد مغلوب ز صورت تو کند نور معنوی حاصل دل شکسته که هم سالکست و هم مجذوب ترا بتیغ چه حاجت که قتل جانبازان کنی بساعد سیمین و پنجهٔ مخضوب بیار جام و مکن نسبتم به زهد و ورع که من به ساغر و پیمانه گشته ام منصوب ببخش بر من مسکین که از خداوندان همیشه عفو شود صادر و ز بنده ذنوب دلا در ابروی خوبان نظر مکن پیوست ز روی دوست بحاجب چرا شوی محجوب گهی که جان بلب آرد درین طلب خواجو کند بدیدهٔ طالب نگاه در مطلوب خواجوی کرمانی