خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۵۱: ای چشم نیمخواب تو از من ربوده خواب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای چشم نیم خواب تو از من ربوده خواب وی زلف تابدار تو بر مه فکنده تاب بر مه فکنده برقع شبرنگ روز پوش مه را که دید ساخته از تیره شب نقاب روزم شبست بیتو و چون روز روشنست کان لحظه شب بود که نهان باشد آفتاب خورشید را بروی تو تشبیه چون کنم کو همچو بندگان دهدت بوسه بر جناب بر روی چون مه ار چه بتابی کمند زلف باری به هیچ روی ز من روی بر متاب گفتم مگر بخواب توان دیدنت ولیک دانم که خواب را نتوان دید جز بخواب یک ساعتم از آن لب میگون شکیب نیست سرمست را شکیب کجا باشد از شراب چشمم بقصد ریختن خون دل مقیم افکنده است چون سر زلفت سپر بر آب در آرزوی روی تو خواجو چو بیدلان هر شب بخون دیده کند آستین خضاب خواجوی کرمانی