خواجوی کرمانی
غزلیات
غزل شماره ۱۸: ای ترک آتش رخ بیار آن آب آتش فام را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ترک آتش رخ بیار آن آب آتش فام را وین جامهٔ نیلی ز من بستان و در ده جام را چون بندگان خاص را امشب به مجلس خوانده ئی در بزم خاصان ره مده عامان کالانعام را خامی چو من بین سوخته و آتش ز جان افروخته گر پخته ئی خامی مکن وان پخته در ده خام را در حلقهٔ دردی کشان بخرام و گیسو برفشان در حلقهٔ زنجیر بین شیران خون آشام را چون من برندی زین صفت بدنام شهری گشته ام آن جام صافی در دهید این صوفی بدنام را یک راه در دیر مغان برقع براندازی صنم تا کافران از بتکده بیرون برند اصنام را گر در کمندم میکشی شکرانه را جان میدهم کان دل که صید عشق شد دولت شمارد دام را خواجوی کرمانی