خاقانی شروانی
قطعات
شماره ۳۴۰ - در مرثیهٔ اسپهبد کیالواشیر: به مرگش چراغ سخن کشتمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چراغ کیان کشته شد کاش من به مرگش چراغ سخن کشتمی گرم قوتستی چراغ فلک به آسیب یک دم زدن کشتمی گرم دست رفتی به شمشیر صبح اجل را به دست زمن کشتمی سلیمان چو شد کشتهٔ اهرمن مدد بایدم کاهرمن کشتمی به مازندرانم ظفر بایدی که دیوانش را تن به تن کشتمی چو شیرین تن خویشتن را به تیغ پس از خسرو تیغ زن کشتمی اگر با صفهود وفا کردمی به هجران او خویشتن کشتمی اگر حق مهرش به جای آرمی طرب را چو گل در چمن کشتمی دل و دیده بر دست بنهادمی چو سیماب از آب دهن کشتمی عروسان خاطر دهندی رضا که چون سمعشان در لگن کشتمی هم او را از آن حاصلی نیستی وگر خویشتن در حزن کشتمی رفیقا مکش خویشتن در فراق که گر شایدی کشت من کشتمی خاقانی شروانی