خاقانی شروانی
قصاید
شماره ۲۱۲ - مطلع دوم: ناگذران دل توئی کز طرب آشناتری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ناگذران دل توئی کز طرب آشناتری خاک توام به خشک جان تا به لب آتش تری خانهٔ دل به چار حد وقف غم تو کرده ام حد وفا همین بود، جور ز حد چه می بری بر سرآتش هوا دیگ هوس همی پزم گرچه به کاسهٔ سرم بر سرم آب می خوری مایهٔ عمر جو به جو با تو دو نیمه می کنم جوجوم از چه می کنی چیست بهانه بی زری بر دل من نشان غم ماند چو داغ گاز ران تا تو ز نیل رنگرز بر گل تر نشان گری نور تویی و سایه من، چون گل و ابر از آن کنند چشم تو و سرشک من، رنگرزی و گازری بر دل خاقانی اگر داغ جفا نهی چه شد او ز سکان کیست خود تا بردت به داوری از تو بهر تهی دوی دولت وصل کی رسد خاصه که چون بقا و عز خاص شه مظفری خاقانی شروانی