حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۶۵: به پای مردیِ عقل از رهِ شکیبایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به پای مردیِ عقل از رهِ شکیبایی کجا روم که محال است عقل و سودایی طمع مکن که به تدبیرِ عقل دست دهد شکیب هر که برآورد سر به شیدایی دلی بباید و پیشانی یی که نتوان رفت طریقِ عشق به نازک دلی و رعنایی هنوز عشق ندانی که چیست تا وقتی که در محافلِ مردانِ پاک بازآیی به جز کمال نبینی چو چشم بربندی به جز جمال نبینی چو چشم بگشایی چو باز دیده ز هر دو جهان چو بردوزی به دوست راه بری چون به خویش بازآیی نزاریا به سرِ عشق هیچ ره نبری به عقلِ مختصر آن به که درنیفزایی خلافِ عشق به فرمانِ عقل دانی چیست همان حکایتِ ابلیس و خویشتن رایی حکیم نزاری قهستانی