حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۵۳: صنوبر قامتی دیدم به راهی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صنوبر قامتی دیدم به راهی رقیبش بر عقب افتاده ماهی همین تا چشم من بر رویش افتاد برآمد از دلِ پُر دردم آهی بدو گفتم برایِ لله آخر چه باشد گر کنی درما نگاهی به چشمِ مرحمت کن التفاتی مشو در خونِ جانِ بی گناهی نمی ترسی که فردا در مظالم بگیرد دامنت فریاد خواهی به من گفت آخر ای فرسوده ایّام نشد حاصل هنوزت انتباهی چه می گویی نمی دانی که آخر ندارد این تمنّا سر به راهی ترا قدرِ وصالِ ما نباشد گدایی را چه حّدِ پادشاهی نزولِ ما و کنجِ کلبه ی تو دریغ انصاف را یوسف به چاهی نزاری از کهن سالان نزیبد طمع کردن چنین در وصلِ ماهی مرو در سایه ی زلفم طلب کن مگر ایمن تَرَک یابی پناهی حکیم نزاری قهستانی