حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۴۴: ای زندگیِ جان ها الّا به تو جان حی نی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای زندگیِ جان ها الّا به تو جان حی نی این جا که منم آری آن جا شی و لا شی نی صاحب نظران گرچه بی دیده ترا دیدند اعما چو نمی بیند افتد به سرِ پی نی عارف نبود هرگز در زاویه بنشسته اَطباقِ سماواتش گر زیرِ قدم طی نی گر نوش طمع دارد با نیش فرا سازد تا جویِ عسل بیند امّا مگس و قی نی از خویش به در رفته بی تو نبود یک دم بنیاد برافکنده اوقات کند پی نی دردِ تو کسی دارد کز درد نمی نالد در داغِ تو می سوزد امّا اثرِ کی نی تو حاضر و ما طالب آخر چه حجاب است این در عینِ حضوری تو موقوف به جا کی نی هر چند گدایانت خوارند و زبون امّا شوریده ز جامِ تو کم تر ز جم و کی نی در دوستی لیلی وحشی شد و سودایی مجنونِ سبک دل را مِن بعد سرِ حی نی یک جرعه نزاری را در کام چکانیدی سر رفت و هنوز از سر بیرون نشود می نی حکیم نزاری قهستانی