حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳۴: به دل زمن بحلی گر به جان طمع نکنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دل زمن بحلی گر به جان طمع نکنی ولی اگر تو توی جان و دل ز بُن بکنی ترا نخست دل آرامِ خود گمان بردم یقین چو می نگرم خود هلاکِ جانِ منی به طیره می روی ار بی وفات میخوانم چرا چنین ز حدیثِ درست می شکنی یکی نصیحت یارانه بشنوی از من به حسن غرّه نباشی گر اعتماد کنی دگر به خانقهِ صوفیان مرو به سماع که بس نماند که بنیاد زهد بر فکنی اگر چه راحت جانی و نور دیده ولیک به یک حساب عذاب دلی و رنج تنی که راست چون تو پری زاده ای ولیک دریغ که همنشین گروهی بتر ز اهرمنی دگر تحمل هجران نمی توانم کرد ز ناتوانی و بیچارگی و ممتحنی نزاریا پس دیوار عاقبت بنشین بر آن قرار که دیگر در بلا نزنی نگفتمت که مده دل به خوب رویان بیش اگر چنان که نه در قصد جان خویشتنی حکیم نزاری قهستانی