حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۳۲: شنیده ام که تو با دوستان وفا نکنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شنیده ام که تو با دوستان وفا نکنی من اعتماد ندارم که عهد می شکنی به شیوه دگر افتاده ای ندانم دوش چه خواب دیده ای ام روز باز در چه فنی چه خوانمت به که مانی جز این نمیدانم که آفت دل و دینی بلای جان و تنی به هر جفا که توانی مرا زپیش بران که از تو تلخ نباشد بدین شکر دهنی که باشد آنکه تو را بیند و ندارد دوست ولی چنان نه که من دارمت چنان که جان منی ز غیر دوست بپرداختیم خانه دل نه هم تو شاهد مایی که صاحب الوطنی به شرط آن سپر انداختیم بر سر آب که از تو باز نگردیم اگر به تیغ زنی خلاص چشم ندارد چو من گرفتاری از آن کمند که در گردن فلک فکنی نزایا نه تو را گفته ام که دیده ی شوخ سرت به باد دهد عاقبت نگر نکنی حکیم نزاری قهستانی