حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۲: گر از دفترِ عشق رمزی بخوانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر از دفترِ عشق رمزی بخوانی خطا نامه ی عقل بر هم درانی گر اموات خواهی که احیا بباشد بمیر ای حکیم از چنین زندگانی به عمدا مکن در مراتب تصرف که مفروغ و مستانف از هم ندانی بدین چشم دیدن محال است او را خطا بین تصور کند این معانی نباید طمع کردن از رویِ ظاهر که کس را میسر نشد این امانی ز بالا درآیی به گردن درافتی مُحال است در عینِ پیری جوانی مگر نردبان پایه پایه بر آیی به شرطی که عشقت کند نردبانی ز کون و مکان برشکن تا ببینی که جمله توی آن چه فی الجمله آنی شود در تو معلوم حسی و عقلی که تو هم معما و هم ترجمانی نزاری جز او کس ندیده ست اورا وگر خود کلیم الله لن ترانی چو بر حکمِ اول نبوده ست قانع از آن گشت محجوب در حکمِ ثانی حکیم نزاری قهستانی