حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۲۱: پیریست مرا چو نو جوانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیری ست مرا چو نو جوانی در عالمِ عشق مهربانی از غایتِ شوق هر زمانی از جانبِ دوست ترجمانی چون بر گویم که کیست آری ماییم و محبتِ فلانی کس نشناسد فلانِ ما را نابرده ز ما به او نشانی او ساکنِ خلوتِ خرابات ماییم و سری و آستانی ما سَتر به پیش برگرفتیم تا کس نبرد به ما گمانی خود پُر شده بود تا بدیدیم از سَترِ صلاحِ ما جهانی آری چه کنیم بر نزاری ناگاه برفت امتحانی بر شارعِ چارسویِ عشقم خلقی به نظاره هر زمانی از قصه ی ما چو باز دیدی جایی نه که نیست داستانی حکیم نزاری قهستانی