حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳۱۴: من بعد ازین چه گونه کنم بی تو زندگانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من بعد ازین چه گونه کنم بی تو زندگانی جانم فدای جان تو با غایت الامانی منظورِ عارفانِ مشایخ بود همیشه اندر میان حلقه و تو در میانِ جانی ای سرو نازنین چه تفاوت کند که گه گه از گلستان وصل نسیمی به ما رسانی وی دست گیرِ بی سر و پایان ز دست رفتم یک التفات کن به ترحم که می توانی ناممکن است جز به وجود مبارک تو احیای من که قوت دل و قوت روانی می خواهمت ببینم و چندان محل ندارم کآواز بشنوم ز پس پرده ی نهانی جانم به صد شکنجه فرو می رود به هر دم اگر اندرون به حلق برآید ز ناتوانی برهم رود ز گرم ْروی دانه دانه ی اشکم آبی چو یخ فسرده ندیدم بدین روانی گِل کرد خاک و مهر گیا بردمید زان گِل باران چشم می فشانم ز مهربانی شاید که زیر پای فراقت ملولْ طبعم کز شاخِ بارور نه بدیع است سر گرانی در عشق غیر عشق نمی گنجد ای نزاری تا پای بندِ خویشتنی قدرِ خود ندانی جز در رکاب عشق مرو کز پی تفاخر خواهی که آفتاب بانو کند همْ عنانی حکیم نزاری قهستانی