حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶۹: ای دل آخر سر بنه گردن فرازی تا به کی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل آخر سر بنه گردن فرازی تا به کی وقتِ آن آمد که خود را برنسازی تا به کی دامنت آلوده چرک طبیعت تا به چند شرم دار آخر ز چندین بی نمازی تا به کی از تو دل داری موافق نیست در پیرانه سر بر سرِ بازارِ غفلت حقه بازی تا به کی حارثِ مُرَه ست فعلت از بلیسی تا به چند عوج بن عوق است حرصت از درازی تا به کی رویِ طاعت بر زمینِ صدق نه عصیان مکن آخرت از بی نیاز این بی نیازی تا به کی وهمِ فهمِ ناقصِ خود را زبون بودن که چه پس رویِ پیشوایانِ مجازی تا به کی از درِ عفت گریزانی عزیمت تا کجا بر پیِ شهوت گرازانی گرازی تا به کی آخرت هرگز خلاصی از نزاری روی نیست قلب را در بوته چندین می گدازی تا به کی چند باشی ای نزاری سخره ی فرمان دل نفس را می سوزی و دل می نوازی تا به کی حکیم نزاری قهستانی