حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶۴: به دست بی خبران چیست هیچ سرزنشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دست بی خبران چیست هیچ سرزنشی دریغ اگر به دل افسردگان رسد تپشی ز خُبثِ مدعیان اهل حق نیندیشند به نیک بخت چه نقصان رسد ز بد کنشی نخورده معترض از ذوقِ عشق بی خبرست چه سود تا ندهندش ازین قدح چششی چه منفعت ز حصولِ مراد گولی را که روح تازه ندارد به روی خوش منشی جماعتی که محبت ز فطرت آوردند خلاصه ی دلِ ایشان به هم کند کششی مریدِ عشقم و الّا به حکمِ اونروم که می نماید ازین خوب تر به من روشی غذا ز خونِ جگر ساختم چو می بینم که نیست با من از این سازگارتر خورشی نزار یا نتوان شد به خود کسی که نهال به اصل باز نشد تا نیافت پرورشی نشد هر آینه الّا به سعی آتش پاک زری و سیمی کآلوده شد به غلّ و غشی حکیم نزاری قهستانی