حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶۳: گر به فرمانِ من سوخته خرمن باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به فرمانِ من سوخته خرمن باشی من غلام تو و تو خواجگی من باشی هیچ نقصان نکند مملکت حسنِ ترا که کم آزار و نکو خلق و فروتن باشی حاصل از کشتنِ من چیست همین هیچ دگر خون بی داد گری کرده به گردن باشی دشمن جان منی پس منِ مسکین چه کنم دوست چون دارمش آن را که تو دشمن باشی بی وفایی و جفا کاری و بی داد گری خود تو پیوسته بدین کار معیّن باشی حسنت از حد و نهایت بگذشت احسان کن تا به اخلاق پسندیده مزیّن باشی نفس سوختگان در دلِ سخت تو رسد هم به دم نرم شوی گر همه آهن باشی عقل شوریده رَوَد تا تو برین شیوه روی شهر پر فتنه بود تا تو در این فن باشی کی بماند مگر از شعرِ نزاری بیتی گر تو در شهر چنین خانه برافکن باشی حکیم نزاری قهستانی