حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۶۰: گر ز مردان صاحب درد باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر ز مردان صاحب درد باشی در مردی زنی گر مرد باشی تو را با نفس پروردن بود کار همان باشد که بت پرورد باشی برو چون قطب ساکن باش و بر جای نه خورشیدی که عالم گرد باشی بساط راه می باید شد این جا تو هم چون کعبتین نرد باشی گرت در آتش دوزخ بسوزند بدین افسردگی هم سرد باشی ببینی ای برادر صد قیامت اگر یک شب چو ما در درد باشی اگر گویی قیامت نیست اینجا خلل در اعتقاد آورد باشی بیامرزد خدایت حاش لله گر از خود عاشقی ناورده باشی نزاری با تو روی آن گه کند دوست که از خود پشت بر خود کرده باشی حکیم نزاری قهستانی