حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴۲: تا نیستی خود را از راه برنگیری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا نیستی خود را از راه برنگیری هرگز طریق هستی از راه برنگیری گر از تو با تو بویی در نیستی بماند بویی دگر نیابی رنگی دگر نگیری از رنگ و بوی بازآ وزخوب و زشت بگذر در خود اثر نبینی گر خود حذر نگیری تو آتشی و نفست بی خشک و تر نباشد تا هم چو برق آتش در خشک و تر نگیری نوریست عشق وحدت پس چون چراغ میری گر شمع زندگانی ز آن نور درنگیری بر در غلاف شبهت تا کی هوا گرفتن دنبال مرغ معنی بی بال و پر نگیری زنهار اگر درین عهد از شست پاک بازان صد تیر بر تو آید یک ره سپر نگیری مُهر از زبان حیرت زنهار برنداری ستر از جمال دعوی زنهار برنگیری دم بر مزن درین دم بی همدمی نزاری بی هم دمی درین ره ترک سفر نگیری حکیم نزاری قهستانی