حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱۴: بیا یارا که آمد وقتِ یاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا یارا که آمد وقتِ یاری مرا بی خویشتن تا چند داری به نومیدی چو من بی چاره ای را روا باشد که ضایع می گذاری جفا بردن ز دشمن بر امیدی بسی آسان تر از نومیدواری بسی جور از فراقت بردم ای دوست ز دشمن تا کی آخر بردباری مباش آخر بدین نامهربانی که یاد از دوستان هرگز نیاری شکیبایی مدار از من توقّع که من معذورم از آشفته کاری ملاقاتی که رویت باز بینم همین میخواهم از مولا به زاری به رغبت جان به جانان واسپارم همین باشد طریقِ حق گزاری مقاماتی برون آرم که عشّاق بیاموزند از من جان سپاری چو من در بی خودی مشهور دهرم ز من شینی نباشد بی قراری میازار آخر ای یار دل آزار نزاری تا به کی زار و نزاری حکیم نزاری قهستانی