حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۰۱: نمیدانم چه بد کردم که نیکم زار میداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نمی دانم چه بد کردم که نیکم زار می داری تنم رنجور می خواهی دلم بیدار می داری ز رنجم راحتی داری از آنم دیر می پرسی به زاری کردنم شادی از آنم زار می داری چه آزاری ز من من خود به آزاری نمی ارزم چه باشم خود کی ام کز من چنین آزار می داری کجا شد آن که گه گاهی ز دردم یاد می کردی عزیزم داشتی ز اوّل به آخر خوار می داری نهی بر جانِ من منّت که تیمارت همی دارم دلم خون شد ز تیمارت نکو تیمار می داری به دردی قانعم از تو به دشنامی شدم راضی نزاری نیک بدنام است ازو زان عار می داری حکیم نزاری قهستانی