حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۴۸: با ما به وفا یک قدم ای یار نرفتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با ما به وفا یک قدم ای یار نرفتی صد بار زبان دادی و یک بار نرفتی یک روز هوایِ منِ مظلوم نکردی یک شب به مراد ِ منِ بیدار نرفتی عشاق بگویند و چو سوسن سخن آرند در خونِ که زان نرگس ِ بیمار نرفتی صد بار برفتی به سرِ کشته ی هجران یک بار دگر بگذر و انگار نرفتی تا بیش دگر گل نزند لافِ لطافت هرگز به تفرج سوی ِ گل زار نرفتی در قاعده ی جور و جفا هیچ خلل نیست نیک است که باری ز سرِ کار نرفتی قدرِ حرمِ عشق ز من پرس تو زیرا در بادیه پای آبله در خار نرفتی نام تو به بد عهدی اگر چند برنجی زان رفت که با هیچ وفادار نرفتی در بادیه ی عشق سراسیمه نزاری ز آنی که به ترتیب و به هنجار نرفتی حکیم نزاری قهستانی