حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۹: یک جام به من ده و برستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک جام به من ده و برستی از علتِ خویشتن پرستی ساقی بنهم چرا بننهم بر پای تو سر که حق به دستی من جان به لب و تو جام بر کف یک جام به من ده و برستی منمای اگر امین رازی خود را به کسان چنان که هستی بی هوشی ما ز آب رز نیست مستیم ز باده ی الستی ای دوست رعایت دلی کن کز طعنه ی دشمنش بخستی گه گه چه شود که از سر لطف پیغامی و نامه ای فرستی گفتم به وصال درگشایی تو خود درِ مردمی ببستی هشیار نمی شود نزاری از غایت بی خودی و مستی حکیم نزاری قهستانی