حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۳۱: ای صورت خیالت در پیش من شرابی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صورت خیالت در پیش من شرابی وی پرتو جمالت در چشمم آفتابی از چشم پرخمارت در مغزِ من بخاری وز زلفِ تاب دارت در جانم اضطرابی شب های تا به روزم از دیده رفته سیلی وز تابِ آتش تب در دل فتاده تابی از سوز سینه بسته وز درد دل گشاده بر هر نفس شراری وز هر مژه زهابی حلاج وار خواهم بر دار عشق خود را وز حلقه های زلفت در حلق من طنابی یک ره نصیحتی کن خورشید حسنِ خود را تا فتنه برنخیزد گو برفکن نقابی سوزِ تو در سرِ من صوری ست در قیامت مهرِ تو در دل من گنجی ست در خرابی آخر به کویِ وصلت دریوزه چند آرم یا زود کن ثوابی یا باز ده جوابی در کشتن نزاری تعجیل می نمایی آهسته تر نگارا گر نیست بس شتابی حکیم نزاری قهستانی