حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۱۹: چیست آن پایبندِ دست گشای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چیست آن پای بندِ دست گشای عقل فرتوت و عشق سحرنمای عقل از امر فایض است آری عشق هم فایض است از بالای عاشقی عالمِ خوش است و مرا نیست اکنون به عاقلان پروای من چو اکنون نمی پرستم عقل کوی دیوانگان گرفتم جای او سرِ خویشتن گرفت چو من درکشیدم ازو به دامن پای من و اکنون و جامِ جان پرور بر جمال بتِ جهان آرای گفت و گوی سرای باقی را نیک مستظهرم به فضل خدای مرغ جان را نزاریا یک ره زین نشیمن گهِ توهّم زای تا ببینی عیان به چشم عیان بال بگشای و سوی سدره برآی حکیم نزاری قهستانی