حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰۳: تا قدم در ره مردان ننهی مردانه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا قدم در ره مردان ننهی مردانه لافِ مردی مزن ای خواجه ی نافرزانه در حریمِ حرمِ عشق ترا ره ندهند تا که از خویش به کلّی نشوی بیگانه خویشتن بین بنبیند به جز از خود کس را به کسی بین نه به خود تا نبود افسانه عقل آن جا چه کند چون نتواند ره برد مرد باید که بود شیفته و دیوانه قبله از راه حقیقت نکند جز رخ دوست کعبه سازد ز سر صدق درِ می خانه بسته ی توبه و پیمان مجازی نشود جان نهد از کف و از کف ننهد پیمانه سرّ اسرار چو شمع است از او نور نیافت هر که بر شمع نشد سوخته چون پروانه چون نزاری اگر از دامِ بلا برگذری نبود در سرت از حرص هوایِ دانه حکیم نزاری قهستانی