حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۸۳: ماییم و جانی بر دهان از جور هجران آمده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماییم و جانی بر دهان از جور هجران آمده نی سهو گفتم جان به لب بر بوی جانان آمده در انتظار وصل شد ده روزه ایّامِ بقا مقصود کی حاصل شود عمری به پایان آمده طاقت ندارم بیش ازین درد فراق دوستان مِن بعد چون پنهان کنم دردی به درمان آمده ای باد بگذر یک شبی بر روضهٔ جانان من تا بر زمین خلدی دگر بینی زرضوان آمده در روضه ماهی حور وش کز عکسِ نورِ رویِ او هر روز بر بام فلک خورشید تابان آمده بی تو چنان زارم که گر بیند رقیبت بر درم گوید نزاری نیست این شخصیست بیجان آمده حکیم نزاری قهستانی