حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶۶: ای به دعوی خویشتن را مرد معنی ساخته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای به دعوی خویشتن را مرد معنی ساخته وآن گه از دعوی و معنی ذره ای نشناخته لاف مردی از تو کی زیبد چو وقت امتحان هستی از تر دامنی دامن گریبان ساخته این قدر دانی مگر کاندر حقیقت جغد را نیست ممکن طوق معنی داشتن چون فاخته سر فرازی می کنی آری ببین در کوی عشق گردکان را سر به شمشیر ادب انداخته پست شو در پای عشق ار عشق بازی می کنی از تکبر تا به کی داری کلاه افراخته عشق چون پروانه باید باختن بازی مکن تا به بازی عشق بازی عشق نبود باخته آن گهی با عشق پردازی که از خود بگذری چون بپردازی وجود از خویش نا پرداخته کی توانی بود آخر بر خر لنگ وجود چون نزاری اسب همت بر دو عالم تاخته حکیم نزاری قهستانی