حکیم نزاری قهستانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۰۶۴: مرا هاتفی داد ناگاه توبه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا هاتفی داد ناگاه توبه بگو گفت استغفرالله توبه بگفتم ز می توبه کردم خدایا به رغبت، نکردم به اکراه توبه شب و روز اورادِ من توبه باشد سحرگاه توبه، شبان گاه توبه مرا گفت یاری پراکنده خو کن نگیرند از سر به هر ماه توبه اگر نشنوده توبه ی من شهنشه کنم از جوارِ شهنشاه توبه نی ام پای بندِ حطامِ مزوّر هم از مال توبه ، هم از جاه توبه کنم توبه از توبه ی سست کردن که محکم نباشد ز برناه توبه سیاهی برفت و سفیدی درآمد به تقوی کنون می دهد راه توبه نزاری ز دشمن ببر یعنی از خود به نیکی توقّع ز بدخواه توبه حکیم نزاری قهستانی